عوامل اسکیزوفرنی
به رغم انجام پژوهشهای فراوان در این زمینه، اطلاعات موجود در زمینه عوامل اسکیزوفرنی به مراتب کمتر از بسیاری از اختلال های دیگر است.
یکی از مدل ها و نظریه هایی که در این زمینه بیشتر استفاده می شود، مدل بیماری پذیری ارثی(Stress-diathesis) است. بر اساس این مدل، فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیبپذیری خاصی در بدن خود دارد که در اثر تنش (استرس) تحریک میشود و باعث بروز علائم اسکیزوفرنی میشود.
شما میتوانید سوالات خود را از بهترین پزشکان متخصص بپرسید
عوامل ژنتیکی اسکیزوفرنی
در برخی پژوهشها از وجود رابطه میان ژن های دی.ان.آ و بد تنظیمی ژنتیک به عنوان عامل آسیب مهم در اسکیزوفرنی نام برده اند.
در خانوادههایی که یک عضو مبتلا دارند میزان بروز بالاتر است،این یکی از شواهدی است که نشان می دهد عوامل ژنتیکی در این اختلال نقش دارند. به رغم اینکه شیوع این اختلال در جمعیت عمومی ۱ تا ۱/۵ درصد است، شیوع این اختلال در بستگان درجه اول و دوم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ، به ترتیب ۱۰ تا ۱۲ و ۵ تا ۶ درصد است.
یکی دیگر از مدارک و شواهد دلالت کننده بر نقش ژنتیک در بروز اسکیزوفرنی، پژوهش درباره دوقلوها و بررسیهای فرزند خواندگی است.
نرخ ابتلای همزمان دوقلوهای یک تخمکی به اسکیزوفرنی بالاتر از خواهر و برادر های معمولی است.
عوامل زیست شناختی بیماری اسکیزوفرنی
در این زمینه، پژوهش ها در دو حیطه متمرکز بودهاند:
ï نابهنجاری های زیست – شیمیایی؛
ï نابهنجار های ساختاری مغز.
پژوهشهای متمرکز بر حیطه نابهنجاری های زیست شیمیایی، نشان می دهند که علائم اسکیزوفرنی ممکن است از افزایش فعالیت ماده ای بنام دوپامینی ناشی شوند و در این راستا به تأثیر داروهای کاهنده دوپامین در رفع علائم اسکیزوفرنی و همچنین ایجاد علائم شبه اسکیزوفرنی در افراد مبتلا به پارکینسون که داروی ال – دوپا مصرف می کنند، اشاره میکنند. داروی ال – دوپا باعث افزایش دوپامین در مغز میشود. پژوهش های انجام گرفته در مورد نابهنجاری های ساختاری مغز، عللی همچون لوب پیشانی کوچک تر، بطن های بزرگ تر و کاهش جریان خون در مغز را مطرح میکنند.
دیدگاه های روان شناختی درباره بیماری اسکیزوفرنی
اگرچه پس از این که در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی محققان توجه خود را به عوامل ژنتیکی و زیست شناختی مؤثر در بروز افسردگی معطوف کردند و این مسئله باعث شد دیدگاه های روان شناختی نادیده گرفته شود، در دهههای اخیر، بار دیگر، به این رویکرد ها توجه می شود.
دیدگاه روان کاوی درباره بیماری اسکیزوفرنی
فروید، تثبیت در مراحل ابتدایی رشد و نقص ایگو را در بروز اسکیزوفرنی مهم می دانست. سالیوان نیز مشکلات بین فردی اولیه و به خصوص مادری کردن بسیار مضطربانه و اشتباه آمیز را عامل اصلی اسکیزوفرنی میداند.
به طور کلی در دیدگاه روان کاوی، نقص در سازمان ایگو، نقیصه مهم افراد اسکیزوفرن دانسته میشود و این نقیصه نیز در اثر دگرگونیهای روابط متقابل مادر و کودک، به وجود میآید.
نظریه های یادگیری درباره بیماری اسکیزوفرنی
روان شناسان رفتارگرا با استفاده از اصول شرطی سازی ، به بررسی اسکیزوفرنی میپردازند و معتقدند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، واکنش ها و نحوه تفکر غیر منطقی خود را در کودکی، با تقلید از والدینی که خود ممکن است مسائل هیجانی داشته باشند، یاد می گیرند. در همین راستا، روابط بین فردی ضعیف این بیماران، طبق دیدگاه رفتاری از یادگیری و الگوهای نامناسب دوران کودکی، ناشی می شود.
به طور کلی، دیدگاه رفتاری به صورت محدود و جزئی، می تواند علائم این اختلال را تبیین کند.
نظریه های خانوادگی درباره بیماری اسکیزوفرنی
یکی از عواملی که امروزه در اسکیزوفرنی دخیل دانسته میشود، خانواده است. گرچه مشخص کردن دقیق ماهیت دخالت آن، کار دشواری است، در زمینه نقش و تأثیر خانواده در بروز اسکیزوفرنی تاکنون چند فرضیه مطرح شده است.
فرضیه وابستگی مضاعف بیان میکند وقتی در خانواده، والدین پیام های متضادی به کودک در مورد رفتار، نگرش ها و احساس ها منتقل می کنند، کودک برای فرار از موقعیت گیج کننده و دوگانه، به حالت سایکوتیک عقبنشینی میکند. به طور کلی می توان گفت در این نوع خانوادهها، پدر و مادر، پیام متناقض به فرزندان منتقل می کنند و بدین ترتیب، کودک در حالت دوگانگی و ابهام و به عبارتی «وابستگی مضاعف» قرار می گیرد و این حالت در او ایجاد می شود که همه اعمال او از نظر والدین، نادرست و ناخوشایند است. یکی از موارد این سردرگمی و تناقض، ناهماهنگیهای بین رفتارهای کلامی و غیرکلامی والدین است. انتقاد گری زیاد، درگیریهای مفرط و رفتار خصمانه والدین نیز از عوامل خانوادگی مطرح در این زمینه هستند.
عوامل اجتماعی درباره بیماری اسکیزوفرنی
گروهی از متخصصان، صنعتی شدن و شهرنشینی را عامل اسکیزوفرنی میدانند.
این مقاله خوب بود؟ 4
2